(به یاد بیاور) هنگامی را که موسی به خانواده ی خود گفت : «(بایستید) همانا من آتشی
(از دور) دیده ام، به زودی خبری از آن برای شما می آورم یا شعله ی آتشی از آن می
آورم تا گرم شوید».
و عصایت را بیفکن- پس چون آن را دید که (با سرعت) می جنبد، گویی که آن ماری
است،(ترسید و) به عقب برگشت،و پشت سر خود نگاه نکرد- ای موسی ! نترس، که پیامبران
در نزد من نمی ترسند.
و دستت در گریبانت فرو کن، که سفید (و در خشنده ی) بی عیب بیرون بیاید، (این معجزه)
در زمره ی معجزات نه گانه است، به سوی فرعون و قومش (برو) که آنها قومی فاسقند».
(بعد حرکت کردند) تا هنگامی که به وادی مورچگان رسیدند، مورچه ای گفت:«ای مورچگان !
به لانه های خود بروید تا سلیمان و لشکریانش شما را پایمال نکنند در حالی که نمی
فهمند».
پس (سلیمان) از سخن آن (مورچه) تبسمی کرد (و) خندید، گفت :« پروردگارا ! به من
توفیق ده تا شکر نعمتهایی را که بر من وبر پدر و مادرم ارزانی داشته ای بجای آورم،
و (توفیق عطا فرما تا) کار(های) شایسته ای که تو خشنود شوی، انجام دهم، ومرا به
رحمت خود در( زمره ی) بندگان صالحت در آور ».
او وقومش را دیدم که به جای خدا برای خورشید سجده می کنند، و شیطان اعمال آنها را
در نظرشان آراسته پس آنها را از راه (خدا) باز داشته است، از این رو آنها هدایت نمی
شوند».
پس چون (فرستاده ی ملکه) نزد سلیمان آمد، (سلیمان) گفت:«آیا می خواهید مرا با مال
یاری کنید ؟! آنچه خدا به من داده، بهتر است از آنچه به شما داده است. بلکه شما به
هدیه تان شادمان می شوید.
(اکنون) به سوی آنها باز گرد، پس البته با لشکریانی به سوی آنها خواهیم آمد که قدرت
مقابله با آن را نداشته باشند، و بی تردید آنها را از آن (سرزمین) با ذلت و خواری
بیرون می کنیم !»
کسی که دانشی از کتاب (الهی) داشت گفت :« من پیش از آن که چشم بر هم زنی، آن را نزد
تو می آورم». پس چون (سلیمان) آن (تخت) را نزد خود مستقر دید؛ گفت :«این از فضل
پروردگار من است، تا مرا بیازماید که آیا شکراو را به جای می آورم یا ناسپاسی می
کنم ! » پس هر که شکر کند، تنها به نفع خود شکر می کند، و هر که ناسپاسی کند پس (به
زیان خود نموده است،) بی گمان پروردگار من بی نیاز کریم است.
پس چون (ملکه ی سبا) آمد، (به او) گفته شد :«آیا تخت تو این گونه است؟» گفت :« گویی
همان است، و ما پیش از این هم (به قدرت خداوند و حقانیت سلیمان) دانش یافته بوده
ایم، و مسلمان (و فرمانبردار) بودیم.
به او گفته شد :« به صحن (قصر) داخل شو» پس هنگامی که آن را دید پنداشت که آب عمیقی
است، و دو ساق (پای) خود را برهنه کرد (تا از آب بگذرد، سلیمان) گفت :«(این آب
نیست) این صحنی صاف از آبگینه است». (ملکه) گفت :« پروردگارا ! من به خود ستم کردم،
و (اینک) با سلیمان برای خداوند پروردگار جهانیان تسلیم شدم»
(صالح) گفت :« ای قوم من ! چرا پیش از نیکی بر بدی می شتابید (و بجای رحمت، عذاب
الهی را می طلبید) چرا از خداوند آمرزش نمی خواهید، تا شاید مود رحمت قرار گیرید
؟!»
گفتند :« به خدا سوگند یاد کنید که حتماً بر او (= صالح) و خانواده اش شبیخون می
زنیم، (و آنها را می کشیم) سپس به ولی (دم) او می گوییم : ما هنگام هلاکت و نا بودی
خانواده اش؛ هرگز حاضر نبودیم (و از آنها خبرنداریم) و بی گمان ما راستگو هستیم».
و آنها (برای قتل صالح و پیروانش) حیله و نیرنگی به کار بردند و ما (نیز) حیله و
تدبیری (برای هلاک آنها و نجات صالح و پیروانش ) اندیشیدیم، در حالی که آنها نمی
دانستند.
(ای پیامبر) بگو :« حمد و سپاس مخصوص خداوند است، و سلام بر بندگانش، کسانی که او
(آنها را) بر گزیده است».آیا خداوند بهتر است یا آن چیزهای که شرک می آورند ؟
(آیا این معبودان باطل شما بهتراند) یا کسی که آسمانها و زمین را آفرید، و از آسمان
برای شما آبی نازل کرد، پس با آن باغهای خرم (و زیبا) رویاندیم، که شما هرگز توان
رویاندن درختان آن را نداشتید،آیا معبودی دیگری با الله است؟! (نه) بلکه آنها گروهی
هستند که (از حق منحرف می شوند و بتها را) همطراز (الله) قرار می دهند .
(آیا این بتها بهتراند) یا کسی که زمین را قرار گاه ساخت، و میان آن نهرهایی قرار
داد، و برای آن کوهها (ی ثابت و استوار) پدید آورد، و میان دو دریا مانعی قرار داد،
آیا معبود دیگری با الله است ؟! (نه) بلکه بیشترشان نمی دانند.
(آیا این بتها بهتراند) یا کسی که (دعای) مضطر (= درمانده) را اجابت می کند؛ چون او
را بخواند، و گرفتاری را بر طرف می سازد، و شما را جانشینان زمین قرار می دهد، آیا
معبودی دیگری با الله است ؟! چه اندک پند می گیرید.
(آیا این بتها بهتراند) یا کسی که شما را در تاریکیهای بیابان و دریا هدایت می کند،
و کسی که پیش از (باران) رحمت خود بادها را به مژده می فرستد، آیا معبودی دیگر با
الله است ؟! الله برتر است از آنچه برای او شریک قرار می دهند.
(آیا این معبودان باطل بهتراند) یا کسی که آفرینش را آغاز کرد، سپس آن را (بار
دیگر) باز می گرداند، و کسی که شما را از آسمان و زمین روزی می دهد، آیا معبود
دیگری با الله است ؟! (ای پیامبر!) بگو :«اگر راست می گویید دلیلتان را بیاورید».
و تو نمی توانی کوران را از گمراهی شان (باز گردانی و) هدایت کنی، تو تنها می توانی
(سخن خود را) به کسانی بشنوانی که به آیات ما ایمان دارند؛ پس آنها (در برابر حق)
تسلیم شدگان هستند.
و هنگامی که فرمان (عذاب) بر آنها واقع شود (و حادثه قیامت نزدیک شود) جنبنده ای را
از زمین برای آنها بیرون می آوریم که با آنها سخن گوید، که مردم به آیات ما یقین
نمی آورند.
آیا ندیدند که ما شب را برای آرامش آنها قرار دادیم، و روز را روشنی بخش (قرار
دادیم) بی گمان در این (امور) نشانه های (روشنی) است برای گروهی که ایمان می آورند.
و (به یاد آور) روزی را که در صور دمیده می شود، پس (تمام) کسانی که در آسمانها و
زمین هستند و حشت کنند (و بترسند) جز کسی که خدا بخواهد، و همگی با خواری (و ذلت)
به پیشگاه او (تعالی) بیایند.
و کوهها را می بینی، (و) آنها را جامد (و بی حرکت) پنداری، در حالی که مانند حرکت
ابرها در حرکت هستند (این) صنع (و آفرینش) خداوندی است که هر چیزی را محکم
(واستوار) ساخته است، بی گمان او از آنچه انجام می دهید؛ با خبر است .
(ای پیامبر! بگو:) من فقط مأمورم که پروردگار این شهر (مکه) را عبادت کنم، همان کسی
که این (شهر) را حرمت بخشید، و همه چیز از آنِِ اوست، و من مأمورم که از مسلمانان
باشم.